یادداشت هایی از کتاب پنجمین فرمان- پیتر سنج

"چگونه دیاگرام یک سیستم را بخوانیم"

✍️ گفته شد که رویدادها و پدیده های اطرافمان از حلقه های علت و معلول تشکیل شده‌اند و می بایست به جای نگاه خطی و یک طرفه، آنها را در قالب حلقه های علت و معلول و روابط متقابل ببینیم. برای ترسیم این روابط و درک بهتر آنها می توانیم از دیاگرام سیستم استفاده کنیم. کافیست متغیرهای مربوط به موضوع را به دقت شناسایی نموده و با استفاده از پیکان و جهت آن، نحوه تاثیرگذاری این متغیرها را مشخص کنیم. این دیاگرام به ما می‌گوید که چگونه تاثیر عوامل بر یکدیگر یک الگوی رفتاری مشخصی را به وجود می‌آورد و چگونه می توانیم بر این الگو اثر گذاشته و یا آن را تغییر دهیم.

نکته مهمی که در ترسیم دیاگرام باید به آن توجه داشت نقش بازخورد در کنترل و شکل گیری رفتار هاست.

به عنوان مثال، وقتی به سمت دیواری پیاده روی یا رانندگی می کنیم با توجه به اطلاعاتی (بازخوردی) که از نزدیک شدن به دیوار می‌گیریم. می توانیم سرعتمان را کنترل نموده و در زمان مناسب توقف نماییم. در اینجا مفهوم بازخورد فراتر از کاربرد آن در محاورات روزمره است. بطور معمول، وقتی که از دوستمان می خواهیم نظرش را در مورد صحبت های ما یا نوع پوشش مان بیان کند، به او میگویم که به ما در این خصوص بازخورد بدهد. اما مفهوم بازخورد در تفکر سیستمی بسیار وسیع‌تر و کلیدی تر بوده و نقش مهمی در ترسیم روابط علت و معلولی و کنترل رفتارها دارد.

در تفکر سیستمی هر عملی هم علت است و هم معلول که بصورت متقابل بر علت تاثیرگذار است.

📕 بند هایی از کتاب:

کلید بازگشایی سیستم و درک روابط آن، پی بردن به حلقه های تاثیر و علت و معلول به جای خطوط مستقیم است. این نگرش، قدم اول در رهایی از تفکر خطی است. هر حلقه، واقعیتی را بیان می کند که با تغییر آن می توان الگویی را شناخت که مرتباً تکرار می شود و شرایط را بهتر یا بدتر میکند.

در یک وضعیت مشخص سیستم، هر عنصر و یا متغیری توسط یک خط پیکان به عنصر یا متغیر دیگر متصل می گردد که نمايانگر ارتباط آن دو است و جهت پیکان مبین نحوه تاثیر می باشد.

برای درک حلقه علّی کافیست که از هر عنصر آن به دلخواه شروع کنیم و در جهت پیکان ها حرکت نماییم تا مجدداً به نقطه اولیه برسیم. نقطه مناسب شروع حرکت بستگی به نظر تصمیم‌گیرنده دارد.

مسئله اصلی در زمان خواندن دیاگرام سیستم درک اتفاقی است که نهایتاً از به جریان افتادن حلقه بروز می کند.

بازخور، سعی در تغییر یکی از اساسی ترین مفاهیم فکری ما یعنی علّیت را دارد. در محاوره معمولی روزانه ما بیان می‌کنیم که "من لیوان آب را پر کردم" بدون آنکه عمیقاً به مفاهیمی که در پشت این جمله نهفته اند، توجهی کنیم. این جمله رابطه یک طرفه از علّیت را بیان می کند به این ترتیب که "من سبب پر شدن و بالا آمدن سطح آب در لیوان هستم".

در بیانی دقیق تر می توان گفت: "دست من برای پر کردن لیوان آب سیستمی را پدید می آورد که از طریق آن جریان آب زمانی که سطح آب درون لیوان کم است برقرار می شود و زمانی که لیوان پر شد جریان آب قطع می گردد"

به عبارت دیگر ساختار سیستم سبب بروز رفتار می گردد. این تفاوت در نگرش بسیار مهم است زیرا نمایانگر مشاهده کل سیستم و روابط اجزا با یکدیگر است. به جای آنکه تنها بعضی از عوامل را در نظر بگیریم و تاثیر آنها را بشناسیم. به هر حال ریشه بسیاری از ناتوانی های ما در شرایط پیچیده، گم کردن حلقه علیت و دیدن فقط قسمتی از آن می باشد

#تفکر_سیستمی

#پنجمین_فرمان