چرا سازمانها به سرآمدی شخصی کارکنانشان نیاز دارند؟

چرا سازمانها به سرآمدی شخصی کارکنانشان نیاز دارند؟
اوبراین، رئیس کمپانی هانوور، معتقد است که توسعه پایدار و جامع کارکنان در گرو تحقق اهداف جمعی و سازمانی است. هرچه تعهد به رشد و پیشرفت در یک سازمان بیشتر باشد، انگیزه و مسئولیتپذیری کارکنان افزایش مییابد و در نتیجه، خودکنترلی و پویایی آنها تقویت میشود. این رشد فردی، درک عمیقتری از مسئولیت ایجاد کرده و توان یادگیری را تسریع میکند. به همین دلیل، بسیاری از شرکتهای بزرگ بر توسعه کارکنان خود تأکید دارند، زیرا در نهایت، این رشد منجر به تقویت سازمان خواهد شد.
اوبراین همچنین اشاره میکند که توسعه فردی کارکنان، نهتنها بهرهوری سازمان را افزایش میدهد، بلکه باعث شادی، رضایت و نشاط آنها نیز میشود. او معتقد است که نباید رشد و توسعه فردی را تنها به حوزههای خارج از محیط کار محدود کرد، چراکه بخش بزرگی از زندگی ما در محیط کار سپری میشود و استفاده از این فرصت، نقش مهمی در رضایت و تکامل شخصی دارد.
اد سیمون، رئیس کمپانی هرمن میلر، نیز دیدگاه مشابهی دارد. او میپرسد:
- چرا نباید کار را یکی از جنبههای جذاب زندگی دانست؟
- چرا بهجای انجام کار از سر اجبار، آن را با عشق و علاقه دنبال نکنیم؟
- چرا کار نباید بستری برای رشد استعدادها و دستیابی به ارزشهای والای اخلاقی باشد؟
- چرا کار را نباید فرصتی برای یادگیری زیبایی، نوآوری و خلق ارزش تلقی کنیم؟
به اعتقاد سیمون، این قابلیتها در ذات کار نهفته است و نباید برای یافتن آنها به دنبال جای دیگری بود.
تغییر نگاه سازمانها به کارکنان
در رویکرد سنتی، رابطه سازمان با کارکنان بر مبنای قرارداد کاری تعریف میشد: یعنی پرداخت دستمزدی منصفانه در برابر انجام منصفانه کار. اما امروزه، این رابطه دستخوش تغییرات اساسی شده است. در دیدگاه سنتی، کار صرفاً ابزاری برای کسب درآمد محسوب میشد، اما یان لکوویچ معتقد است که افراد و اشیا زمانی ارزشمند هستند که نه بهعنوان ابزاری برای رسیدن به هدفی خاص، بلکه به خودی خود ارزشمند تلقی شوند.
بر همین اساس، سازمانها در گذشته صرفاً به توسعه مهارتهای کارکنان بهعنوان وسیلهای برای بهبود عملکرد سازمان توجه داشتند. اما اوبراین پا را فراتر میگذارد و میگوید: «در سازمانی که ما به دنبال ساخت آن هستیم، رشد و توسعهی همهجانبهی کارکنان به همان اندازه مهم است که موفقیت تجاری اهمیت دارد.»
او تأکید میکند که تأمین نیازهای مادی و معنوی کارکنان و موفقیت در بازار، نهتنها با هم در تضاد نیستند، بلکه یکدیگر را تقویت میکنند. این طرز تفکر، تفاوتی اساسی با دیدگاه سنتی دربارهی اخلاق در تجارت دارد.
ماکس دوپری، مدیرعامل سابق هرمن میلر، نیز بر این باور است که رابطه میان فرد و سازمان فراتر از یک قرارداد کاری است. او معتقد است که یک رابطهی کامل، مبتنی بر تفاهم، تعهد به ارزشها و درک متقابل از فرآیند مدیریت است. چنین روابطی، حس یگانگی و ایمان را در سازمان تقویت کرده و بستری برای خلق سازمانی متعالی فراهم میآورد.
به طور خلاصه، سازمانها به سرآمدی شخصی کارکنانشان نیاز دارند، زیرا:
- کارکنان متعهدتر و پویاتر میشوند.
- توانایی یادگیری و نوآوری در سازمان افزایش مییابد.
- رضایت و شادی کارکنان بیشتر میشود.
- سازمان به اهداف خود کارآمدتر دست مییابد.
- فرهنگ سازمانی غنیتر و متعالیتر شکل میگیرد.
#یادداشتهایی_از_کتاب_پنجمین_فرمان
#تفکر_سیستمی
#پنجمین_فرمان
#پیتر_سنگه
#سرآمدی_شخصی




اين وبلاگ بمنظور ارائه موضوعات و بحثهاي تخصصي در زمينه نگرش و تفكر سيستمي و تجزيه و تحليل سيستمها و روشها، و معرفی دوره های آموزشی اینجانب در حوزه مذكور تهيه شده است